امیرعلی جونمامیرعلی جونم، تا این لحظه: 10 سال و 17 روز سن داره
باهم بودنمونباهم بودنمون، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره
حانیه جونمحانیه جونم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

عمارت با شکوه عشق را پسرم ساخت

سرویس چوب

می خواستم سرویس چوبت رو سفید قرمز بگیرم... ب نظرم جالب میشه چون شما همه وسایلت هم تو این رنگه... اما ی روز داشتیم با مامانم اینا این مغازه اون مغازه میرفتیم بازم ب تفریح ی سرویس چوب دیگه دیدم ک خیلی خوشم اومد... ام دی اف قهوه ای روشن تقریبا ... یا نه شایدم بهش میگن گردویی ی کوچولو گرون تر در میاد اما بابایی  گفت اشکال نداره... ی نی نی که بیشتر نداریم... اونم باید سفارش بدیم از پایتخت بیارن برامون و دو هفته طول میکشه... قرار شد ی جوری سفارش بدیم ک اول اسفند ایشالا دستمون باشه و اتاقت رو خوشکل کنیم حالا عکسش رو می ذارم اگه شد... الهی قربونت بره مامی... ...
21 دی 1392

خرید جدید

سلام عزیز دلم خوبی نفس مامان؟م یدونم این روزا به تو هم داره ظلم میشه... ی روز با اجی ام رفته بودم بازار و این مغازه به اون مغازه به تفریح کاری ک بابایی  اصلا خوشش نمیاد و میگه بنده خدا مغازه دارها رو اذیت نکن وهر جا واقعا قصد خرید داری برو و بخر و بیا بیرون ولی مگه میشه ندیده و نپرسیده خرید کرد!!؟؟ تو مث بابایی نشی ها خلاصه داشتم می گفتم... ی ست کالسکه و کریر دیدم و هنوز در فکر این بودم ک بخرمش یا نه که اجی ام میره خونه و ب مامانم میگه ما بریم اونا رو بخریم اخه گهواره رو هم می خواستن اونا بخرن ک ما زودتر خریدیمش... خلاصه فردا عصری بابای مهربونم میاد منو از خواب بیدار می کنه که پاشو بریم بازار برات اونا رو بخرم حال...
21 دی 1392
1